جدول جو
جدول جو

معنی دو شاخ - جستجوی لغت در جدول جو

دو شاخ
نوعی پیکان دارای دو شاخه
تصویری از دو شاخ
تصویر دو شاخ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

هر آلتی که در راس آن دو میله بشکل دو انگشت باشد، نوعی پیکان دارای دو شعبه دو شاخ، یکی از آلات شکنجه و آن چوبی است دارای دو شعبه که آنرا بر گردن مجرمان گذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشاخ
تصویر دوشاخ
ویژگی هر چیزی که دارای دو شاخه باشد شبیه دو انگشت
فرهنگ فارسی عمید
مقام دیو مکان دیو، صحرایی که از آبادی دور باشد، جایگاه خراب خرابه، چراگاه دور دست، سرد سیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو میخ
تصویر دو میخ
قطب شمال و قطب جنوب قطبین
فرهنگ لغت هوشیار
اولین شعبه از شعب بیست و چهار گانه موسیقی است و آن از اسامی دساتین است که پارسیان نهاده اند) اسم جنس مفرد اعظم که از نغمات اصیل اصفهان است (مجمع الادوار ج 2 ص 25) دو جهان دنیا و آخرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو گان
تصویر دو گان
دو نوع، دو جنس: (پس در آن کشتی از هر جانوری دو گان: نری و ماده ای)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو شکر
تصویر دو شکر
دو لب معشوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو راغ
تصویر دو راغ
دوغ و ماستی که شیر در آن دوشیده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوستاخ
تصویر دوستاخ
دوستاق دستاق
فرهنگ لغت هوشیار
موالید ثلاثه: جماد نبات حیوان، آلتی مرکب از دسته ای چوبین دارای شاخه فلزی که غله را بدان باد دهند
فرهنگ لغت هوشیار
گونه ای گیاه خاردار از تیره چتریان که دارای برگهای نسبتا بزرگ با بریدگی های عمیق است. لبه تضاریس به خار تیزی منتهی می شود (وجه تسمیه این گیاه پهنک برگ آن است) گلش سفید آبی رنگ است. این گیاه در مزارع و لبه جوییهای اکثر نقاط دنیا از جمله ایران فراوان است قرصنعه قرسعنه ایرنج قرصنه شنذاب شوکه ابراهیم ارینجیون ارنجیون کما فیطوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صد شاخ
تصویر صد شاخ
صد پاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل شاد
تصویر دل شاد
خوشحال، شادمان، بانشاط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوشاخه
تصویر دوشاخه
هر آلتی که بر سر آن دو میله به شکل دو انگشت باشد
فرهنگ فارسی عمید
خواهر زن: و منکوحه اوکه هم شاخ ملک اشرف بود آنجا بود. سلطان او را در ستر عصمت... باز فرستاد
فرهنگ لغت هوشیار
که دارای یک شاخ باشد، که شاخه داشته باشد، یک وری: فلانکس قبایش رایکشاخ روی شانه اش انداخته بود وغزل کوچه باغی میخواند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه شاخ
تصویر سه شاخ
((س))
موالید ثلاثه، جماد، نبات و حیوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صد شاخ
تصویر صد شاخ
((صَ))
پاره پاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دو شاخه الکتریکی
تصویر دو شاخه الکتریکی
دو شاخه اتصال برق: دو شاخه کهربی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشاب
تصویر دوشاب
شربت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دولاخ
تصویر دولاخ
غبار و گرد و خاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشاب
تصویر دوشاب
شیره انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشاب
تصویر دوشاب
شیره، شیرۀ انگور، شیرۀ خرما که جوشانده شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دو تا
تصویر دو تا
((دُ))
دولا، خمیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوشاب
تصویر دوشاب
انگور، شیره انگور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوشا
تصویر دوشا
شیره (مطلقا)، شیره انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشا
تصویر دوشا
((سَ دِ))
دوشنده، قابل دوشیدن، هر حیوانی که شیر دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوشا
تصویر دوشا
دوشنده، دوشیدنی، برای مثال ز گاوان صدوسی هزار از شمار / ز میشان دوشا هزاران هزار (اسدی - ۳۶۵)، گاو یا گوسفند که شیر بدهد و شیر او را بدوشند
فرهنگ فارسی عمید